از گناه تنفر داشته باش نه از گناهکار .گاندی
کسی که حفظ جان را مقدم بر آزادی بداند، لیاقت آزادی را ندارد.بنجامین فرانکلین

| صفحه اصلی | گالری عکس | آموزش | تازه ها | اوقات شرعی روستا | آب و هوای روستا | نقشه هوایی روستا | تالار گفتگو | دانلود | پیوندها | تماس با ما |

 


ادامه مطلب
نویسنده: داود ׀ تاریخ: سه شنبه 15 آذر 1390برچسب:عزاداری ,روز تاسوعای حسینی , آزادوار,عکس, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

نویسنده: داود ׀ تاریخ: سه شنبه 15 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 


ادامه مطلب
نویسنده: داود ׀ تاریخ: سه شنبه 15 آذر 1390برچسب:مراسم تعزیه خوانی, روستای آزادوار , روز تاسوعا ,عزاداری حسینی در روستای آزادوار جوین خراسان, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀


ادامه مطلب
نویسنده: داود ׀ تاریخ: دو شنبه 14 آذر 1390برچسب:عذاری ,شب تاسوعای حسینی , آزادوار,عکس ,روستای آزادوار جوین , ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

                امام صادق(ع(  : کل شهر محرم و کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا

کربلا به وسعت همه انسانیت است برای تک تک انسانها ، در تمام طول حیاتشان ؛ تا هر کس گمشده اش را آنگونه که باید حسینی بیابد.


ادامه مطلب
نویسنده: داود ׀ تاریخ: پنج شنبه 10 آذر 1390برچسب:کربلا,امام,حسین,عاشورا,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

عاشورا روز دهم ماه محرم است. شهرت این روز نزد شیعیان به دلیل وقایع عاشورای سال ۶۱ هجری قمری است که با گاه‌شماری هجری خورشیدی این روز مطابق است با ۲۱ مهر ۵۹
در این روز امام حسین (ع) و یارانش در واقعه کربلا در جنگ با لشکر یزید به شهادت رسیدند و مسلمانان در آن روز سوگواری می‌کنند.

دین


ادامه مطلب
نویسنده: ׀ تاریخ: پنج شنبه 10 آذر 1390برچسب:آشنایی,واقعه,عاشورا, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

روز تاسوعا چگونه گذشت؟

روز تاسوعا روزیست که شمر بن ذى الجوشن با نامه ابن زیاد در باب قتل امام حسین علیه السلام وارد کربلا شد.
ابن سعد بر حسب آن نامه ، مهیاى قتل آنحضرت شد. لاجرم وقت عصر بود که لشکر خود را بانگ زد که : یا خیل الله ارکبى و بالجنة ابشرى .


ادامه مطلب
نویسنده: ׀ تاریخ: پنج شنبه 10 آذر 1390برچسب:روز,تاسوعا,چگونه, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 نهم محرم را، «تاسوعا» گویند. «تاسوعا» از ریشه «تسع» به معنای نُه می باشد.
چند روز قبل از تاسوعای سال 61 هـ .ق، عمر بن سعد فرمانده لشکر دشمن، نامه ای در ارتباط با عدم جنگ و صلح با امام حسین به عبید الله بن زیاد ، ـ فرماندار کوفه ـ نوشته بود؛ اما شمربن ذی الجوشن ـ که در آن زمان در کوفه بود ـ ابن زیاد را از این کار باز داشت.

ادامه مطلب
نویسنده: ׀ تاریخ: پنج شنبه 10 آذر 1390برچسب:نهم,محرم,تاسوعا, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

داستان كوتاه
«
داستان كوتاه ترجمه اي است از "Short story"، اصطلاح انگليسي و مترادف و هم معني با « نوول» ( Nouvelle) اصطلاح فرانسوي.
در تعريف داستان كوتاه نوشته اند، داستاني است كه :
1-
طرح منظم و مشخصي دارد.
2-
يك شخصيت اصلي دارد.
3-
اين شخصيت،.....


ادامه مطلب
نویسنده: ׀ تاریخ: پنج شنبه 10 آذر 1390برچسب:داستان,کوتاه, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

ماه محرم

ماه محرم نامی نیست که من بتوانم در باره آن سخن بنویسم ، آن چه که در روستای آزادوار ماچنین است : از موقعی که من یادم می آید از شب اول ماه محرم هیئت به پا بود و درحیسنیه هم مراسم عذاداری امام حسین .

ملا شعبان آزادواری ، سر دسته هیئت ما بود بقیه هم بودن که هنوز هستند و بعضی ها هم به زیر خاک رفتند . در اوایل جمعیت مردم کم بود، هیئتی کوچک که داخل آن هم چایخانه بود هم مردم شام نذری می خوردند و هم سینه می زدند . یادم می آید که هر کسی که نذری داشت آبگوشت در هیئت می دادند و هر دو نفر با هم در یک کاسه غذا می خوردند، با چراغ توری و بخاری آتشی . وسط حسینیه را پرده زده بودند ، زنها از مردها جدا . با بلند گوی باطری . تا اینکه ملا شعبان هم در تاریخ 5/6/1381 از میان ما رفت .

سر سید شب اول ماه محرم بچه ها آمدن تا یاد محرم را دوباره علم ببندند، همگی جمع شدند و با صلوات بر محمد علم را آوردند تا لباس بر تن بپوشند، اما گوئی هیچ کس بلد نبود، مردی آمد که از هر دو گوش کر بود . وقتی دید مثل اینکه هیچ کس درست نمی تواند علم ببندد ، آن مرد شروع به بوسیدن علم نمود و علم بر بست و گریه کرد و مردم متحیر ماندند و عذاداری به پا شد .

چند سال بعد

سال 1384 بیستم بهمن روز عاشورا مردم جمع شدند تا مثل همه سال ها دسته بگیرند و به پای مزار شهدا بروند، اما باران خیلی شدید بود و کمی داخل کوچه و خیابان سینه زدند ، اما باران شل نشد. ساعت 11 روز عاشورا مردم برگشتند به حسینیه برای گرم شدن و نهار . اما بچه های جوان آنقدر هیجان داشتند که نمی توانستند روز به این خوبی را هدر بدهند، زیر همان باران شدید، علم را وسط میدان به پا داشتند . در میان آب باران حلقه زدند و آنقدر یا حسین گفتند تا دلشان خالی شد . همگی زیر باران خیس خیس با پای برهنه . از آسمان باران زیر پا هم آب باران . کاش بودید و می دیدید آن یا حسین گفتن بچه های جوان و پیرمرد ها و زنها که حلقه زده بودند زیر باران .

یا حسین

نویسنده: غلام حلاج

 

نویسنده: داود ׀ تاریخ: دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:محرم در روستای آزادوار,یا حسین,هیئت ,حسینیه, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

 

نویسنده: داود ׀ تاریخ: دو شنبه 7 آذر 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

حسین وارث آدم

حسین بیشتر از آب تشنه ی لبیک بود.

این روح حسین بود که تشنه جام های لبیک بود و گرنه جسمش را ازهمان هنگام که حجۀالوداعش را در عرفات ناتمام گذارد، پاره پاره و مُثله شده دیده بود ومی دانست که می میرد.

حسین، تشنه آب نبود، همچنان که عباس نبود.

جایی خواندم که مبارزان بزرگ، آن قدر می جنگند که دیگر بدنشان جایی برای زخم خوردن نداشته باشد؛ به یاد عباس افتادم و دیدم او بزرگترین مبارز است، عباس جنگید  تا جایی که دیگر بدنش جایی برای زخم خوردن نداشت؛ عباس، تشنه آب نبود، تشنه اعتقادش بود و شهادت و پرواز و لبیک حسین که وارث آدم بود.

یک نگاه احساسی، حرکتی ستاب زده و زود میرا[ست]، اما یک نگاه ذهنی و متفکر، متحرک است و محرک؛ و حسین، تشنه لبیک همین نگاه بود.

حسین، تشنه آب نبود، تشنه شناخت بود،

می خواست بداند آیا کسی خارج از ادای کلمات فهمید عمق دعای عرفه را؟

کسی فهمید چرا عرفات نا تمام ماند و به منا نرسید؟

کسی فهمید چرا حسین نه در منا که در نینوا به قربانگاه رفت و ثارالله شد؟

حسین تشنه آب نبود، تشنه لبیک بود و فهم و تفکر و معرفت ما از دین و اعتقادش، که برایش جنگید، و عقل آبی بودا را به منطق سرخ سهروردی پیوند زد و به خدایش هدیه کرد.

حسین، رویش درخت عصیانی بود که از پستی این دنیای کوتاه تا ماورا سربرداشت ... .

حسین، بیشتر از آب، تشنه لبیک بود، اما افسوس که به جای افکارش، زخم های تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند.

استاد دکتر علی شریعتی

نویسنده: داود ׀ تاریخ: یک شنبه 6 آذر 1390برچسب:حسین ,وارث, آدم,دکتر, علی ,شریعتی,, ׀ موضوع: <-CategoryName-> ׀

تمامی حقوق برای سایت روستای آزادوار محفوظ است. انتشار مطالب با ذکر منبع بلامانع است
ضمن تشکر از بازدید شما دوست عزیز از سایت روستای آزادوار
داود